فضای اجتماعی

فضای اجتماعی

آنچه نوشته ام بیش از هر چیز دیگری درباره من خواهد گفت.

کانال ارتباطی:
kazemian.mehrdad@gmail.com

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تعلیم و تربیت» ثبت شده است

این مطلب در «فانوس (سایت خبری تحلیلی آموزش و پرورش)» منتشر شده است.



آراء ژان ژاک روسو روح آموزش و پرورش قرن 18 است و کتاب «امیل» یکی از آثار تربیتی او می باشد که در آن زمان به پرورش در کنار آموزش توجه خاصی نشان داده است. روسو در این کتاب تربیت یک کودک خیالی به نام امیل را بر عهده می گیرد. روسو توجه و کوشش مربی را از مواد درسی و مطالب آموختنی به خود کودک، یعنی موجودی که در درجه اول باید از این علوم و دانش ها بهر مند گردد، جلب نمود. به همین جهت می توان او را عامل تحولاتی در آموزش و پرورش یعنی تمرکز بر «کودک مداری و کودک محوری» و همچنین توجه به «پرورش در کنار آموزش» دانست. به اعتقاد او به کودک نه مانند یک انسان کامل و بزرگسال بلکه صرفا باید به عنوان یک کودک نگریست. به نظر او هدف آموزش و پرورش تربیت انسان و تأمین آزادی اوست. از این رو طفل کوچک باید در برابر هر مانعی آزاد باشد و والدین با الهام از طبیعت او را پرورش دهند. ژاک ژان روسو از نخستین کسانی بود که آموزش همراه با رنج را محکوم کرد. پس از او بسیارى از آموزشگران بزرگ کوشیدند آموزش خلاق کودک محور را جایگزین آموزش بزرگسال محور کنند.

·        اما چرا این مقدمه را در رابطه با امیل مطرح کردم؟ این روزها، با فرا رسیدن نوروز، تب تکالیف و پیک های نوروزی برای دانش آموزان داغ می شود؛ اما تا آنجا که تجربه زیسته من نشان می دهد، اکثر دانش آموزان آن ها را تا دو سه روز آخر تعطیلات به تعویق می اندازند و در آن زمان نیز تقریبا والدین مجبور به انجام تکالیف می شوند. تنها ماحصلی که نصیب کودکان می شود امروز و فردا کردن برای رفع تکلیف و فکر و خیال اضطراب آور به تأخیر افتادن آن است.

·        اما چه آلترناتیوی وجود دارد؟ برای یک بار که شده به مقولاتی فکر کنیم که کودک را به طبیعت خلاق خود بازگرداند و مهارت بهتر زیستن را به وی گوشزد نماید. امروزه آراء روسو با انتقاداتی مواجه شده اما نظام آموزش و پرورش دنیای مدرن در حوزه «پرورش در کنار آموزش» همچنان وامدار اوست. این نوروز با تأسی از آراء روسو، امیل وار برای کودکان مباحثی به شرح ذیل تعریف نماییم: 1- فرایند تفکیک زباله های نوروزی و تصویربرداری یا نقاشی از مراحل مختلف آن. 2- تصویربرداری یا نقاشی از انواع درختان و جانوران موجود در طبیعت. 3- تهیه و تدوین سفرنامه های تصویری نوروزی. 4- سیزده به در بدون زباله. و نهایتا 5- هر فعالیتی که خودش دوست دارد طراحی و اجرا کند و به هر صورت که به ذهنش می رسد، گزارش نماید.

 

Ø     پیک های نوروزی هر ساله توزیع شده در حالیکه متاع خلاقیت و توسعه از آن بیرون نیامده است. برای یک بار که شده آنان را آزاد بگذاریم. امیل های کوچک سرزمین ما از پسش بر می آیند، به آن ها اعتماد کنید.

۱۹ اسفند ۹۵ ، ۱۹:۰۵
مهرداد کاظمیان
این مطلب در کانال تلگرامی «تربیت و توسعه» و همچنین «فانوس (سایت خبری تحلیل آموزش و پرورش)» منتشر شده است.


هشت حوزه پروبلماتیک آموزش و پرورش که در پژوهش های دانشگاهی خلأ آن ها احساس می شود:

1- آموزش و پرورشی که صبغه تعلیم به همراه تربیت را برای خود تعریف کرده بود به نظامی صرفا آموزشی آن هم آموزش انواع روش های تست زنی تقلیل پیدا کرده است. این روزها پدیده برندبازی مدارس (بر اساس رتبه های کنکور دانش آموزان در سال های قبل) بسیار رایج است. برخی از کالایی و پولی شدن مدرسه سخن می گویند.

2- مافیای کنکور با گردش مالی میلیاردی در جوار آموزش و پرورش و حتی قدرتمندتر از آن رشد و نمو کرده و بازاری را تثبیت نموده که حتی صدا و سیمای کشور نیز آن را به رسمیت شناخته و زمان پخش برای برنامه های تبلیغاتی به آن اختصاص می دهد. برخی از مسئولان عالی، مدیران، معلمان مدارس و والدین نیز ناخودآگاه به عنوان مبلغان این بازار پرمنفعت فعالیت می کنند.

3- سبک زندگی نوینی در بین خانواده جامعه ایرانی ظهور کرده است که با نزدیک شدن آستانه کنکور فرزند، قالب سخت تری به خود می گیرد، گرچه امروزه برنامه ریزی خانوادگی برای موفقیت در کنکور از مقاطع بسیار پایین آغاز می شود. خانواده کنکوری ها نوع خاصی از دید و بازدید، تفریحات، مسافرت، اوقات فراغت، تماشای تلویزیون و ... را تجربه می کنند.

4- رقم بودجه آموزش و پرورش نسبت به بسیاری از کشورهای توسعه یافته و حتی توسعه نیافته پایین است و هر ساله در حالی بودجه پیشنهادی بررسی و تصویب می شود که بخش قابل ملاحظه ای از آن صرف پرداخت حقوق و مزایای نیروی انسانی این وزارتخانه می شود. این امر در شرایطی اتفاق می افتد که همچنان معلمان در شهرهای بزرگ و حتی کوچک در وضعیت بد اقتصادی معیشت می گذرانند و مدارس دولتی به دلیل کمبود بودجه و امکانات به حال خود رها شده اند. 

5- سازمانی که رسالت تربیت آینده سازان و حامل های توسعه را بر عهده گرفته است، معلمانی را به عنوان نیروهای سازمانی مدیریت می کند که از مشکلات معیشتی- اقتصادی، فرسودگی شغلی و جایگاه منزلتی مخدوش رنج می برند.

6- محیط مدارس بدل به مکانی امن برای شکل گرفتن انواع خرده فرهنگ ها، الگوهای فکری و رفتاری خطرناک و آسیب های اجتماعی شده است که به عنوان نمونه می توان به پدیده های اخیر خودزنی دختران و اعتیاد دانش آموزان اشاره کرد.

7- حجم انبوه و محتوای مطالب درسی که با چالش های فقدان کاربرد در زندگی روزمره آتی، عدم توجه به آموزش مهارت های زندگی و تمرکزگرایی ضد کیفیت در پیشبرد کمی برنامه های درسی دست و پنجه نرم می کند.

8- انسان های بی اثر برای نیل به توسعه که خروجی های نظام تست زنی و کنکور هستند، اکنون در حالی پشت دروازه های ورود به تولید و معیشت ایستاده اند که فاقد هرگونه خلاقیت، کارآفرینی و مهارت های لازم برای زندگی اجتماعی می باشند. این نوع خروجی های مافیای کنکور یا همچنان برای مقاطع بالاتر تحصیلی تست می زنند یا برای استخدام در ادارات دولتی.

۱۶ اسفند ۹۵ ، ۲۰:۲۸
مهرداد کاظمیان