فضای اجتماعی

فضای اجتماعی

آنچه نوشته ام بیش از هر چیز دیگری درباره من خواهد گفت.

کانال ارتباطی:
kazemian.mehrdad@gmail.com

۴ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۶ ثبت شده است

این مصاحبه در پایگاه خبری عصر اترک منتشر شده است.


- به نظر شما آیا انتخابات شورای شهر بر روی زندگی مردم تأثیر دارد؟

بله قطعا تأثیر دارد. بر اساس قانون، شورای شهر وظایف و اختیاراتی در حوزه های فرهنگی، هنری، اجتماعی، عمرانی- شهرسازی، خدمات عمومی، بهداشتی و حتی بودجه ای، مالی و اعتباری دارد. همه این موارد به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر ابعاد مختلف زندگی مردم تأثیرگذار است.

 

- چگونه این انتخابات بر زندگی مردم تأثیر می گذارد یا بهتر است بگوییم ساز و کار این تاثیرگذاری چگونه است؟

من در خصوص تمامی حوزه های وظایف و اختیارات شورای شهر نمی توانم نظر دهم اما قبلا در متنی نشان داده ام که چگونه طرح تقاطع غیر هم سطح چهاراه خوشی بر روی زندگی اجتماعی شهروندان و پروژه کارخانه بیوکمپوست بر روی محیط زیست و در نهایت کیفیت زیست مردم مؤثر بوده است. نشان داده ام در حالی چندین میلیارد تومان برای این اقدامات توسعه ای هزینه شده که اثرات آن بر ذینفعان، مورد بررسی دقیق و علمی قرار نگرفته است. شورای شهر به عنوان یکی از نهادهایی که در قانون برای آن در سیاست گذاری شهری جایگاه تعریف شده است، می تواند نقشی مؤثر در زندگی مردم ایفا نماید. برای من به عنوان یک جامعه شناس، تأثیرات فرهنگی و اجتماعی برجسته تر است.

 

- می توانید مثالی ملموس تر از اینگونه تاثیرات بزنید؟

فرض کنید می خواهید یک فرودگاه یا یک گورستان را مکان یابی کنید. تصمیم گیری در مورد محل احداث، به شدت بر روی زندگی ساکنان منطقه تأثیر می گذارد و بافت اجتماعی آن را تغییر می دهد. یا فرض کنید می خواهید یک شهرک تازه تأسیس را افتتاح کنید. اگر بدون فراهم کردن زیرساخت هایی چون مهد کودک، مدرسه، درمانگاه، بیمارستان، پارک بازی کودکان، فروشگاه، وسایل نقلیه عمومی و ... چنین کاری را انجام دهید. مطمئنا مورد استقبال برخی خانواده ها قرار نمی گیرد و کم کم به مکانی برای معتادان و اراذل اوباش تبدیل می شود و بر روی زندگی سایر ساکنان منطقه تأثیری سوء خواهد گذاشت. فراهم کردن یا فراهم نکردن تسهیلات رفت و آمد (چه به لحاظ فیزیکی چون لغزنده نبودن چه به لحاظ مقولاتی چون امنیت) برای معلولین، سالمندان، کودکان و زنان در نحوه استفاده آنان از پیاده راه ها موثر است. ایجاد یا عدم ایجاد راه مختص دوچرخه سواران در معبرهای شهری بر میزان اقبال شهروندان به این نوع وسیله پاک تأثیرگذار است. یکطرفه کردن یک خیابان شهری به طور حتم بر روی کاهش تجارت و اقتصاد و در نتیجه زندگی اجتماعی کسبه یکطرف خیابان که دیگر قابلیت پارک کردن اتومبیل از آن گرفته شده است، تأثیر گذار است. فرض کنید می خواهید پارکی را احداث کنید. اگر مکان یابی آن اشتباه باشد، می تواند به محلی برای معتادان تبدیل شده و بر روی زندگی اجتماعی ساکانان منطقه اثرگذار باشد. اینها مثال هایی از چنین تاثیراتی است.

 

- پس شما احتمالا معتقدید که افراد متخصص باید وارد شورای شهر شوند؟

بعد از حادثه پلاسکو موج ها و پویش هایی به راه افتاده است که بر انتخاب افراد متخصص تأکید می کند. من نیز به عنوان یک شهروند ایده ها و آرمان هایی اجتماعی و فرهنگی در ذهن دارم اما ترجیح می دهم بر مبنای امور واقع تحلیل کنم. واقعیت این است که اگر چه پلاسکو نقطه عطفی برای توجه به تخصص گرایی در نهادی چون شورای شهر است اما نمی توان انتظار داشت که حداقل در این دوره در شهرهای پیرامونی تر و کوچک تر بر رفتار انتخاباتی مردم تأثیر معجزه آسایی بگذارد. زمان می برد تا مردم از علقه های قومی- قبیله ای خود جدا شوند. از این گذشته به شخصه ترجیح می دهم به جای اینکه بر تخصص کاندیداها متمرکز شوم، برنامه هایی را که دارند، بررسی کنم. در جامعه ای که چند دهه مدرک گرایی را تجربه کرده است، چه بسیار افرادی که به هر مسلکی و از هر جایی مدرکی گرفته اند و به لحاظ اسناد تحصیلی ارتقاء یافته اند اما دانش و تخصص چندانی ندارند. و چه بسیار افراد متخصصی که تجربه اجرایی نداشته و ساختار واقعی و قواعد حاکم بر نظام اداری کشور را نمی شناسند. بسیاری از پژوهش های اجتماعی نیز نشان داده اند که لزوما دانش، آگاهی و تخصص به رفتار مؤثر منتهی نمی شود. اگر خلاف این بود ما باید در جامعه ای که سطح بالایی از تحصیلات را رقم زده است و مثلا به لحاظ تعداد مهندس در رتبه های بالای دنیا قرار دارد، سطح بالایی از توسعه را تجربه می کردیم. از طرفی، شاید شهروندی غیرمتخصص اما خوش فکر کاندیدا شده است که مشاوران متخصصی را در حوزه های مختلف دور خود جمع کرده باشد و از آن ها مشورت گیرد.

 

- با این حساب اولویت اول شما برای انتخاب، برنامه های نامزدهای انتخاباتی ست؟

بله با توجه به شرایط امروز، ترجیح می دهم برنامه های کاندیداها را در اولویت قرار دهم. شرح وظایف شورای شهر به راحتی قابل دسترس است، می توان آن ها را مطالعه نمود و از نامزدهای انتخاباتی پرسید برای هر کدام از آن ها چه برنامه هایی دارند. خبرگزاری های استان نیز می توانند در این زمینه نقشی مؤثر بازی کنند. مثلا می توانند با اجماع نخبگان، فعالان اجتماعی و مدنی، سمن ها، دانشگاهیان، سران قوم و قبیله ها و ... لیستی از مسائل اصلی شهرهای استان تهیه کنند و قسمتی از فضای خبری شان را به کاندیداها اختصاص دهند تا درباره آن مسائل صحبت کنند و برنامه هایشان را تشریح کنند. بدین ترتیب، فرایند کاهش قوم و قبیله گرایی در انتخابات شورای شهر نیز تسریع می گردد.

 

- و حرف آخر؟

بهتر است روی سخن آخر با کسانی باشد که پس از انتخابات عضو شورای شهر می شوند. طی چند دهه گذشته، ساختار سیاست گذاری شهری بر توسعه ای تک بعدی بنا شده است. نوعی نگاه به توسعه که آن را به توسعه فیزیکی تقلیل داده، بر اقدامات عمرانی متمرکز نموده و به نقش شهروندان و نظام منافع آنان بی توجه بوده است. کیفیت زندگی و عدالت اجتماعی شهری را نادیده انگاشته و اقدامات توسعه ای را بدون تلاش برای جلب مشارکت نخبگان، شهروندان و ذینفعان طراحی و اجرا نموده است. اکنون واقعا زمان آن رسیده تا بپذیریم ادامه راه در روندهای گذشته ناممکن بوده و باید به نقش مقولاتی چون محیط زیست، فضاهای معنابخش، اجتماع، فرهنگ، انسان، ارزش های انسانی و اجتماعی و واقعیت گروه ها و اقشار اجتماعی گوناگون توجه نشان داد و آن ها را در تصمیم گیری های شهری گنجاند. امیدوارم کسانی که در آینده وارد شورای شهر می شوند از همین حالا برای چنین مقولاتی برنامه داشته و آن ها را اجرایی کنند.


http://atraknews.com/new.aspx?id=2786070


۱۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۸:۱۶
مهرداد کاظمیان

در کشورهای توسعه یافته به لحاظ سیاسی، نامزدهای انتخاباتی در مناظره های تلویزیونی یکدیگر را به باد انتقاد می گیرند، از انواع حربه های مناظره استفاده می کنند و حتی به بهای ورود به زندگی خصوصی طرف مقابل او را به شدت تخریب می کنند اما با این وجود، در نهایت با مکانیسم هایی که در نظر گرفته شده باید جزئیات کامل برنامه ها، دستور کارها و نظرات خود را در رابطه با مسائل مهم و حساس کشور بیان کنند. در مناظره هایی که شب گذشته از رسانه ملی با محوریت مسائل اجتماعی برگزار شد، برخی از کاندیداها اظهاراتی داشتند که بیشتر در ویکی پدیا و وبلاگ های علمی قابل ردیابی بود. بحث های تئوریکی که ساز و کاری برای اجرا ندارد. برخی نیز صرفا به نقد وضعیت موجود و کلی گویی هایی چون «باید برای طبقه محروم مسکن ایجاد کرد»، «باید به مردم حاشیه نشین توجه نشان داد»، «باید برای جوانان تسهیلات ازدواج فراهم نمود» و ... می پرداختند. ورای تجربه کشورهای توسعه یافته، صدا و سیما باید بپذیرد، حداقل بخش قابل توجهی از مردم از حرف های کلی و عوام فریبانه خسته شده اند و به آن حد از آگاهی سیاسی و اجتماعی رسیده اند تا منتظر شنیدن جزئیات برنامه ها و سیاست گذاری ها بمانند. به نظر می رسد تجربه زیسته مردم، اهداف، آرمان ها و بایدها را به آنان آموخته است، در مناظره ها بهتر است حرف از ساز و کارها و فرایندهای اجرایی زده شود. حتی اگر کسی با مردم فریبی رأی جمع کند و پیروز شود، فردای روز انتخابات با دولت- ملتی واقعی با تمام مشکلات و مسائل واقعی مواجه خواهد شد. رسانه ملی بهتر است طوری مناظره ها را طراحی کند که مجری یا تیم های کارشناسی، کاندیداها را تا رسیدن به جزئیات دقیق سین جیم کنند. البته قطعا لازمه این کار این است که اجماع نخبگانی مثلا 100 مسأله مهم و اصلی کشور را در اختیار صدا و سیما قرار دهد. فضای مناظره باید به سمتی رود که مجری فعال بتواند به کاندیدایی که می گوید «ما برای اشتغال برنامه هایی داریم که بعدا اعلام می شود»، تذکر دهد لطفا همین جا در همین زمان برنامه هایتان را اعلام کنید؛ مردم حدود 3 ساعت برای آگاهی از برنامه هایتان زمان صرف می کنند.

۱۰ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۸:۵۹
مهرداد کاظمیان

مهمترین روش و رفتار سیاسی اصلاح طلبان در دو دهه اخیر انتخابات بوده است و مهمترین چیزی که به این جریان سیاسی هویت بخشیده، بدنه اجتماعی شناور و قابل توجهی ست که در فضای خاکستری به سر می برد و هرگاه که پای صندوق می آید، به اصلاح طلبان نزدیک تر است. همان بدنه شناوری که تکنوکرات های اصولگرایی چون قالیباف را نیز مجذوب خود می کند. انتخابات گرایی اصلاح طلبان، پای قشری از بوروکرات های کاسب کار و منفعت طلبان سیاسی را به میدان گشوده است که مسحور عطش قدرت شده و قاعده «چند سال آنقدر جمع کن که در موسمی که رقیب بر سر کار آمد، آذوقه داشته باشی و چند سال بعد برگرد و دوباره جمع کن» را به قاموس قواعد اصلاح طلبی افزوده است. بدین ترتیب، این جماعت به شدت انتخابات گرا، مخالف تحریم انتخابات و ضد گردش نخبگان است. درد بزرگی ست که مثلا رد صلاحیت های شورای نگهبان در انتخابات مجلس، باید گردش نخبگان را در بدنه اصلاحات تزریق نماید. درست همین انتخابات گرا بودن محض جریان غالب اصلاحات و نخالگانی که آن را نمایندگی می کنند، هر بار مناقشه بایکوت بدنه اجتماعی شناور را زنده می کند.

من به این دلایل نمی توانم بخشی از اعضای بدنه شناور را به خاطر تحریم انتخابات شماتت کنم اما می توانم به چند دلیل بگویم بایکوت انتخابات، سیاست ورزی مؤثری نیست:

1- بایکوت و تحریم انتخابات یک رفتار سیاسی گسترده است که به سازمان سیاسی و اجتماعی تشکل یافته و منسجم نیاز دارد. قطعا جمعیت شناور از چنین سازمان یافتگی ای محروم است.

2- تجربه نشان می دهد، آرایش انتخاباتی رقیب از تحریم انتخابات نه تنها ناخشنود نیست بلکه از آن بهره فراوان می برد. کاسب کاران اصلاح طلب نیز با تمسک به قاعده ای که ذکر آن رفت، با چهار سال یا هشت سال کنار رفتن مشکلی ندارند.

3- کشور توان آن را ندارد تا دوباره بار عقلانیت گریزی پوپولیست هایی چون احمدی نژاد و تندروی های افرادی چون رسایی و کوچک زاده را به دوش کشد.

4- از همان ابتدا بدنه ای در اصلاحات وجود داشته و دارد که انتخابات را تنها یکی از ابعاد و شاخص های نیل به دموکراسی می داند و به حوزه های مدنی، شهروندی و اجتماعی توجه نشان می دهد. به آزادی مطبوعات، شفافیت اطلاعات، تحزب گرایی، گردش نخبگان و ... معتقد است و در جهت تحقق آن ها تلاش می کند. آنان برای پیشبرد اهداف قطعا به کرسی های پارلمان و مسند قدرت ریاست جمهوری نیاز دارند. هر چند در اقلیت و در حاشیه باشند.

 

پی نوشت:

شبکه های مجازی امکانات و فضایی برای نخبگان سیاسی اصلاح گرا فراهم آورده است تا ایده های خود را در رابطه با ابعاد و شاخص های دیگر تحکیم دموکراسی روز به روز بیشتر بگسترانند. کسانی که از عدم تحقق آرمان های دموکراسی در قامت اصلاحات خشمگین اند، چهار سال فرصت دارند، آن ها را حمایت کنند و افکارشان را به مطالبه ای عمومی بدل نمایند. برای رسیدن به دموکراسی همه جانبه باید چهار سال تلاش کرد، مطالبه نمود و هزینه داد. آیا این یک سیاست ورزی مؤثر نیست؟

۰۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۸:۲۴
مهرداد کاظمیان

من بعد از مصاحبه ریاست سازمان صدا و سیما در مورد ملاحظات انتخاباتی متنی برای یکی از خبرگزاری ها نوشته بودم. از آنجا که چندین روز گذشته و فکر می کنم از انتشار آن منصرف شده اند، آن را در اینجا منتشر می کنم.


چند روز پیش مصاحبه ای از ریاست رسانه ملی در خصوص فضای انتخاباتی در خبرگزاری صدا و سیما منتشر شده است. قصد دارم از محتوای مصاحبه برای طرح چند مسأله در رابطه با در اختیار قرار دادن آنتن رسانه ملی برای تبلیغات آموزشگاه ها و موسسات کنکوری، استفاده کنم. لذا ابتدا مصاحبه مذکور را در موارد ذیل خلاصه کرده ام:

  پوشش گسترده اقدامات دولت یازدهم در حالی انجام شده است که صدا و سیما در سخت ترین شرایط مالی قرار دارد.

  آنتن رسانه ملی در سال 95 در بهترین زمان، به طور متوسط، روزانه 21 ساعت در اختیار مسئولان اجرایی کشور بوده است. ضمن آن که وزرای دولت نیز، به طور متوسط، روزانه 6 ساعت آنتن رسانه ملی را در اختیار داشته اند.

  با توجه به ورود به فضای انتخاباتی و شروع ثبت نام کاندیداها منطق حکم می کند، صدا و سیما برای حفظ عدالت رسانه ای در انعکاس و پخش برنامه های دولت ملاحظاتی را تا پایان انتخابات در نظر بگیرد.

  در نظرسنجی های دقیق صدا و سیما در شش ماه گذشته، اشتغال اولویت اصلی مردم بوده است. صدا و سیما به پیگیری مطالبات و مشکلات مردم ادامه خواهد داد.

 

از آنجا که با توجه به ساختار اداری حال حاضر کشور، صحبت های ریاست سازمان صدا و سیما احتمالا بر سیاست گذاری ها و خط مشی های سازمانی رسانه ملی تأثیر به سزایی دارد، می توان مصاحبه ایشان را جدی گرفت، مورد بررسی قرار داد و به راحتی از آن نگذشت. بر این اساس، با توجه به صحبت های ایشان به مسائلی به شرح ذیل اشاره می کنم:

1- همانطور که ایشان اشاره می کنند، صدا و سیما در سخت ترین شرایط مالی قرار دارد. آیا همین شرایط سخت مالی به رسانه ملی مجوز می دهد، تا به هر قیمتی آنتن خود را برای تبلیغات در اختیار آموزشگاه ها و موسسات کنکوری قرار دهد؟ تبلیغات کرم حلزون، چای فلان مارک، برنج فلان شخص  و ... با ویترین های قرعه کشی مناقشه برانگیز، کفایت نمی کند؟ آیا شرایط بد اقتصادی می تواند چراغ سبزی برای به بازی گرفتن سرنوشت بازیگران اصلی توسعه آینده این مرز و بوم باشد؟

2- با دقت اشاره کرده اند، آنتن رسانه ملی در سال 95 در بهترین زمان ها، به چه میزان در اختیار دولت و دولتی ها قرار گرفته است. من به عنوان کسی که در حوزه آموزش و پرورش علاقه پژوهشی دارد،  تقاضا می کنم صدا و سیما همچنین اعلام کند، چه میزان زمان در اختیار آموزشگاه ها و موسسات کنکوری قرار داده است؟ قطعا این آمار و اطلاعات می تواند به عنوان داده های اطلاعاتی در تبیین مسائل و مشکلات آموزش و پرورش، برای پژوهشگران این حوزه مفید باشد.

3- با توجه به نزدیکی انتخابات بنا به حکم منطق اعلام کرده اند صدا و سیما در پوشش برنامه ها و فعالیت های دولت ملاحظاتی را در نظر خواهد گرفت. بدین ترتیب، تضمین فضای سالم انتخابات آینده، رسانه ملی را مجاب کرده است تا ملاحظاتی در روند پخش برنامه ها در نظر گیرد. آیا تضمین سلامت آینده توسعه کشور حکم نمی کند رسانه ملی در رابطه با تبلیغات کانون ها و موسسات کنکوری، ملاحظاتی را در نظر گیرد؟ تقریبا تمامی صاحب نظران حوزه تعلیم و تربیت به اتفاق معتقدند که مافیای موسسات و آموزشگاه های کنکور به شدت ضد توسعه و مخرب است. آیا صدا و سیما به عنوان سازمانی مؤثر در تاثیر گذاری زیاد بر افکار عمومی نمی بایست مناسبات آینده توسعه کشور را مبنای سیاست گذاری قرار دهد؟

4- اعلام کرده اند، صدا و سیما در نظرسنجی های خود به این نتیجه رسیده که اشتغال اولویت اصلی مردم است. سیاست گذاری های دولتی در ایجاد اشتغال بسیار مهم و جدی می باشند اما آیا این تمام ماجراست؟ من قبلا در مقاله ای اشاره و بحث کرده ام خروجی های نظام تست زنی، کنکور و موسسات کنکوری، انسان هایی بی اثر برای نیل به توسعه و اشتغال پایدار خواهند شد. آیا صدا و سیما در حالیکه پیگیر مطالبات و مشکلات مردم می باشد، نسبت به اشتغال پایدار در برنامه ریزی های بلند مدت بی تفاوت است؟

۰۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۰:۳۲
مهرداد کاظمیان