فضای اجتماعی

فضای اجتماعی

آنچه نوشته ام بیش از هر چیز دیگری درباره من خواهد گفت.

کانال ارتباطی:
kazemian.mehrdad@gmail.com

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خشونت» ثبت شده است

مصاحبه های موجود در گزارش برای ارائه تبیین کافی نیست اما کلیدی ترین مفهومی که از همین تعداد اندک مصاحبه بر می آید، می تواند این باشد: خشونت علیه خود. خشونتی که در جامعه ای با ضعف ساختاری و نهادی گسترده، روز به روز فراگیرتر می شود. صورت های مختلف آن را در سطوح خرد و کلان می توان مشاهده نمود؛ لجن پراکنی دو قطبی های سیاسی علیه یکدیگر، درگیری های لفظی و فیزیکی در بطن زندگی روزمره در خیابان های شهر، مشاجرات بین اعضاء خانواده (از تنش های زن و شوهری تا تقابل های بین نسلی والدین و فرزندان)، درگیری های بین کارمندان در بوروکراسی ناکارآمد و ساختار اداری خشن و ... . همه این ها حول یک محور می چرخد: خشونت مضاعف. خشنونتی مضاعف علیه دیگری، علیه دیگری ضعیف. در این چرخه خشونت، آن ها که ضعیف ترند، روز به روز بیشتر به حاشیه رانده می شوند و آن ها که قوی ترند ثانیه به ثانیه، بیشتر بساط سلطه خود می گسترانند. در فضایی به شدت آکنده از خشونت همه خشن شده اند. آن ها که در حاشیه ای ترین فضاها به سر می برند و در نظام سلسله مراتبی، زیردستی برای اعمال خشونت نمی یابند بر علیه خود به پا می خیزند: خشونت برای دیگری ای که وجود ندارد، خشونت برای خود. خشونت نهایتا باید اعمال شود حتی علیه خود. اما در خلاء نمی تواند به اندازه کافی مضاعف شود. باید علنی شود، نمایشی و همه گیر و چه فضایی بهتر از مدرسه.

مهرداد کاظمیان

روند زندگی روزانه، فرد شهرنشین را در معرض فضاهایی با صورت های اجتماعی متعددی از کنش متقابل انسان ها قرار می دهد. این صورت های کنش، اغلب با آنچه ایده آل است، متفاوت می باشد. بدین ترتیب، گاهی در تجربه زیسته خود با این تناقض آشنا و در عین حال بیگانه مواجه می شویم که: «این نوع کنشگری در موقعیتی خاص، با اصول کلی من متفاوت است». اصول کلی هر فرد، می تواند صورت های روابط را جرح و تعدیل کند اما همواره به راحتی نخواهد توانست آن ها را تغییر دهد. اینجاست که انواع صور حاکم بر روابط و کنش های اجتماعی، علی رغم میل ما، بر ما تحمیل می شود و کمیت و کیفیت تبعیت ما از آن ها، بسته به عواملی، متفاوت است. یکی از این فضاها که حالا صور رفتاری خاص خود را دارد، مناسبات رانندگی در فضای خیابان های شهر است. زنان در کنار مردان به عنوان بخشی از بازیگران این فضا به کنشگری مشغول اند. برخی از صورت های اجتماعی کنش که در رابطه با زنان بر این فضا حاکم شده است عبات اند از:

1- اگر شما مرد هستید و راننده جلویی یا کنار شما زن است، شما حق دارید به سرعت از او سبقت بگیرید.

2- اگر شما مرد هستید، یک راننده زن حق ندارد از شما سبقت بگیرد و اگر سبقت گرفت، شما حق دارید به سرعت و با استفاده از هر روشی آن را جبران نمایید.

3- این تصور وجود دارد و گاه به کلام نیز می آید که زنان نمی توانند، مهارت های رانندگی را به خوبی انجام دهند. مثلا آن ها نمی توانند خودروی خود را به درستی و با فاصله مناسب پارک کنند. بنابراین، اگر خودرویی به طرز عجیبی بد پارک شده بود، این تصور به ذهن می آید که راننده آن زن بوده است.

4- اگر به هنگام رانندگی، اشتباهی از سوی یک کنشگر زن رخ داد، شما می توانید به او بخندید و متلک و کنایه بگویید. مثلا بگویید برو پشت ماشین لباس شویی خانه ات بنشین و ...

5- هنگامی که یک راننده زن با یک راننده مرد تصادف می کند، بدون شک زن مقصر اصلی می باشد. همچنین، حق دارید به هنگام تصادف، فیلم یا عکس حالت عجیب خودرویی که راننده زن داشته است، در فضای مجازی منتشر کنید تا موجبات شادی همگان فراهم شود.

6- کسی که از شما فاصله دارد و بد رانندگی می کند، به طوریکه نمی توانید مردانگی یا زنانگی او را تشخیص دهید، حق دارید به راحتی حدس بزنید که راننده اش زن است.

به شخصه گاهی از صورت های اجتماعی کنشی که در بالا ذکر شد، تبعیت کرده ام. اما نکته مهم این است که اغلب این صورت ها مبنایی در واقعیت نداشته اند. به عنوان مثال، آمارها نشان می دهد میزان تخلفات رانندگی زنان، کمتر از مردان است. در تصادفات رخ داده نیز زنان بیشتر به صورت سرنشین در خودرو حضور داشته اند. به هر حال، صور اجتماعی کنش های روزمره زندگی، هر لحظه بر ما تحمیل می شود و با این حال خیلی از جوامع و مردمان آن در شرایط حساس تاریخی نشان داده اند که هیچگونه تعهد ابدی در خصوص وفاداری به صورت های غیرمنطقی و به دور از واقعیت کنش نداشته و نخواهند داشت.

 

پی نوشت:

1- روزهای نارنجی، با همه کارزارهای گوناگون برای طراحی و اجرای مکانیسم هایی برای پایان دادن به خشونت علیه زنان، در حال سپری شدن است. خشونتی که در فضاهای شهری امروز دیگر نمی توان آن را به انواع فیزیکی و ضروت پرداختن و دغدغه داشتن درباره آن را به روزهای صرفا نارنجی تقلیل داد.

2- در خشونت هایی که به صورت های مختلف علیه زنان رخ می دهد، نمی توان مقصران اصلی را صرفا کنشگران مرد دانست و با آن ها به مبارزه پرداخت. بلکه عامل اصلی خشونت، صور اجتماعی مردانه است که قواعد آن شاید برای کنشگران مرد نیز الزام آور باشد.

3- واقعیت این است که مناسبات خشن و زمخت حاکم بر فضای رانندگی، امروز برای بسیاری از مردان نیز به شدت مردانه، خشن و آزاردهنده است.

مهرداد کاظمیان