فضای اجتماعی

فضای اجتماعی

آنچه نوشته ام بیش از هر چیز دیگری درباره من خواهد گفت.

کانال ارتباطی:
kazemian.mehrdad@gmail.com

۱ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۷ ثبت شده است

این مطلب در نشریه «پندار» (گاهنامه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان خراسان شمالی) منتشر شده است.


مدت ها بود تصمیم داشتم با تأسی از کتاب نظم و زوال سیاسی فرانسیس فوکویاما نحوه مواجهه نهادهای سیاسی را با پدیده هایی چون تلگرام تحلیل نمایم. هنگامی که کتاب را می خواندم، بسیار به شرایط دیروز، امروز و آینده ایران اندیشیدم. امیدوارم آنچه در ادامه می آید، با ایمان به حُسن نیت نگارنده نسبت به آینده ایران خوانده شود.    

عزت الله ضرغامی، رییس سابق سازمان صدا سیما و عضو شورای عالی فضای مجازی، اواخر سال 96، در مطلبی اینستاگرامی با عنوان حکمرانی به سبک فضای مجازی اعلام می کند: «در حاشیه جلسه دوشنبه شب شورای عالی فضای مجازی با وزیر جوان و پرتلاش وزارت ارتباطات گفتگو می کردم. من هم مثل او قبول داشتم که خیلی از اعضاء نمی توانند برای خودشان یک ایمیل بسازند. مثل بزرگترهای جلسه!! معتقدم ساختار وزارت ارتباطات اصلاً آمادگی مدیریت فضای مجازی که یک حکمرانی به معنای واقعی کلمه است را ندارد».

فوکویاما معتقد است «نوعی محافظه کاری همیشگی در رفتار آدمی وجود دارد که باعث می شود پس از استقرار نهادها از نظر احساسی نیز روی آن ها سرمایه گذاری کند». این بدان معنا ست که انسان ها اساسا به نهادها وفادارند و پذیرش ناکارآیی و ناکارآمدیِ نهادی با مناقشه ای فردی- درونی برای تک تک کنشگران همراه است. این مجادله برای آدم های نسل اول و همانانی که خود را دست اندر کار انعقاد نظم نوین نهادی می دانند، بسیار عظیم تر و  جانکاه تر است. حال چه شده است که ضرغامی پذیرفته است، بخشی از ساختار نهادی کشور ناکارآمد و رو به زوال است؟ انسان های نسل اولیِ دیگری نیز وجود دارند که طی سالیان اخیر به نهادهایی چون صدا سیما، آموزش و پرورش، موسیقی و خانواده انتقاد وارد نموده و مناقشه درونی خود را به منصه ظهور رسانده اند. آیا بانگ فاجعه ای ساختاری- نهادی به گوش می رسد؟

نهادها مطابق تعریف ارائه شده از سوی فوکویاما «الگوهای پایدار رفتاری هستند که در واکنش به نیازهای یک لحظه خاص تاریخی ایجاد می شوند»، اما همانگونه که او به خوبی آگاه است و اذعان می کند، جوامع و به خصوص آن هایی که در حال توسعه هستند، ثابت نمی مانند. مردمان نسل های آتیِ جوامع در حال توسعه و حتی همان هایی که اولین متولی نظم نهادی بوده اند، تحرک طبقاتی دارند. آن ها به لحاظ اقتصادی، تحصیلی، شغلی، رفاه و کیفیتِ زندگی رشد می کنند. این مردمان تحت تأثیر فناوری های نوین تحول می یابند و بازتولید می شوند. آن ها به خارج از کشور سفر کرده و با دنیا ارتباط برقرار می کنند. آن ها دائما سبک زندگی خود را تغییر داده و باز تغییر می دهند. آن ها دوران هایی از رکود را تجربه می کنند اما باز به حرکت در می آیند. آن ها مردمان متساهلی می شوند که در عاشورا مشکی می پوشند و عزاداری می کنند، زادروز کوروش را گرامی می دارند و جشن می گیرند، به مصدق می بالند و افتخار می کنند، به وقتش پای صندوق های رأی می آیند و تعطیلات را در آنتالیا و دوبی می گذرانند.

«نهادهای موجود اما اغلب نمی توانند همگام با این بازیگران تازه حرکت کنند و لذا برای تغییر تحت فشار قرار می گیرند». آغاز زوالِ نهادی زمانی اتفاق می افتد که نهادها از تغییر و تحولات اجتماعی باز می مانند و این می تواند نقطه عطف مهمی در تاریخ توسعه کشورها باشد. در واقع، مسیر توسعه فراز و نشیب دارد و همانگونه که فوکویاما اشاره می کند، «مطالعه توسعه، فرایندی است که طی آن نهادهای سیاسی ظهور کرده، کامل می شوند و در نهایت رو به زوال می روند». اما این یک مسیر تک خطی نیست؛ دورانی تاریخی ست که تکرار می شود و تکرار آن منوط به پذیرش نقد درون سیستمی و خوداصلاح گری ساختارهای نهادی ست. بر اساس تعریف ساموئل هانتینگتون «نهادهای سیاسی از طریق پیچیده تر شدن، انطباق پذیری، استقلال عمل و انسجام یافتن توسعه می یابند». این گفته هانتینگتون می تواند یک بسته کلیدی برای نقاط رو به زوال در تاریخ توسعه بشری باشد. در این مورد خاص منظورم این نیست که ساختار نهادی همواره باید به تمام خواست های اجتماع تن در دهد. مراد این است که ساختار نهادی باید در مقابل فرایند تکامل یافتن سر تعظیم فرود آورد و بتواند خود را همگام با مقتضیات اصلاح نماید. در دنیای امروز در کنار رقبای رو به توسعه، برای مسائل بزرگ و پیچیده دیگر نمی توان به راهکارهای دم دستی و ساده رجوع کرد. باید با جامعه وارد گفتگو شد. باید برای اعتماد عمومی حرمت قائل شد. باید برای مکانیزم پاسخگویی و شفافیت تدبیری اندیشید و باید با ارتباط مستمر با جامعه به انطباق و تکامل دست یافت.

روند فیلترینگ تلگرام با دستور دادسرای فرهنگ و رسانه از دهم اردیبهشت ماه آغاز شده است؛ با راهکاری دم دستی و ساده و البته با در نظر نگرفتن تمام پیچیدگی های یک جامعه. این یک نقطه حساس تاریخی ست. از آن مقاطعی که می توان تصمیم گرفت، رو به زوال یا رو به توسعه و تکامل. آن هایی که به نظام تدبیر و تصمیم گیری، به بازیگران اصلی نهادی، به نخبگانی که با ویژه پروری قدرت را قبضه کرده اند، امید داده و همچنان حفظ وضع موجود را نوید می دهند، در تاریخ توسعه ایران خیانت کارند. ایران در مقطع کنونی، در منطقه خاورمیانه، در دنیای ترامپ، پوتین، نتانیاهو، بن سلمان و اردوغان نباید رو به زوال رود؛ فرایند توسعه نهادی را آغاز کنیم؛ با واقع بینی و خود اصلاح گری.   


۲۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۲:۲۷
مهرداد کاظمیان