فضای اجتماعی

فضای اجتماعی

آنچه نوشته ام بیش از هر چیز دیگری درباره من خواهد گفت.

کانال ارتباطی:
kazemian.mehrdad@gmail.com

دوشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۳۶ ب.ظ

باید بیاید و کارهای نیمه تمام را تمام کند

 

آن روز صبح، تاریک و روشن بود که بیدار شدم. بوی پاییز می آمد. عینکم روی میز نهارخوری بود. نمی دیدمش اما می توانستم فاصله اش را حس کنم، با تمام وجود. دستم را دور و بر می چرخاندم اما چیزی نبود. یک روتختی سبز، زرد یا شاید آبی، رنگ و رو رفته، شبیه یک نقاشی به سبک کوبیسم آنطرف روی زمین نقش بسته بود اما رمقی نداشتم تا برش دارم و روی خود بیندازم. خودم را جمع کردم تا کمی گرم شوم. پس از آن گرمای جان گداز، این نسیم نسبتا سرد دلچسب بود. اما افسوس که بوی پاییز می داد؛ بوی غم. شروع کردم به تداعیِ طرح هایی نیمه تمام؛ به جملاتی از یک کتاب، به نمایی از یک فیلم، به تصویری از یک آرمانشهر؛ به تکه تکه های طرحی از یک زندگی که باید آرام آرام، صبورانه، با متانت و فروتنی کنار هم چیده می شد. اما انگار دیر شده است، خیلی دیر. لحظه ها گذشته است و من در افکارم غرق شده ام. برخواستم به طرف آئینه رفتم. خطوط چهره ام عمیق تر شده بود. در همین چند هفته موهایی سپید روئیده بود. وقتی ناامیدی و ناتوانی در برابر تمام آنچه دارد اتفاق می افتد با احساساتی چون عشق، نفرت با دردهایی چون درد وطن و غم نان در هم می آمیزد، نابودت می کند. حالا دیگر یکی پیدا شده تا بگوید وقت تو تمام است. اما رسمش نبود اینگونه پایان یابد. کسی باید بیاید و کارهای نیمه تمام تو را تمام کند؛ کسی شاید از جنس تو. کسی شاید تکه ای از وجود تو؛ باید بیاید و تمامش کند. چکه چکه های باران به دریچه اتاق می زند و طرحی نو زاده می شود ...

 

 

 

۹۷/۰۳/۲۸
مهرداد کاظمیان

تولد

طرح نوشته