فضای اجتماعی

فضای اجتماعی

آنچه نوشته ام بیش از هر چیز دیگری درباره من خواهد گفت.

کانال ارتباطی:
kazemian.mehrdad@gmail.com

پنجشنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۶:۲۴ ب.ظ

سیاست ورزی مؤثر

مهمترین روش و رفتار سیاسی اصلاح طلبان در دو دهه اخیر انتخابات بوده است و مهمترین چیزی که به این جریان سیاسی هویت بخشیده، بدنه اجتماعی شناور و قابل توجهی ست که در فضای خاکستری به سر می برد و هرگاه که پای صندوق می آید، به اصلاح طلبان نزدیک تر است. همان بدنه شناوری که تکنوکرات های اصولگرایی چون قالیباف را نیز مجذوب خود می کند. انتخابات گرایی اصلاح طلبان، پای قشری از بوروکرات های کاسب کار و منفعت طلبان سیاسی را به میدان گشوده است که مسحور عطش قدرت شده و قاعده «چند سال آنقدر جمع کن که در موسمی که رقیب بر سر کار آمد، آذوقه داشته باشی و چند سال بعد برگرد و دوباره جمع کن» را به قاموس قواعد اصلاح طلبی افزوده است. بدین ترتیب، این جماعت به شدت انتخابات گرا، مخالف تحریم انتخابات و ضد گردش نخبگان است. درد بزرگی ست که مثلا رد صلاحیت های شورای نگهبان در انتخابات مجلس، باید گردش نخبگان را در بدنه اصلاحات تزریق نماید. درست همین انتخابات گرا بودن محض جریان غالب اصلاحات و نخالگانی که آن را نمایندگی می کنند، هر بار مناقشه بایکوت بدنه اجتماعی شناور را زنده می کند.

من به این دلایل نمی توانم بخشی از اعضای بدنه شناور را به خاطر تحریم انتخابات شماتت کنم اما می توانم به چند دلیل بگویم بایکوت انتخابات، سیاست ورزی مؤثری نیست:

1- بایکوت و تحریم انتخابات یک رفتار سیاسی گسترده است که به سازمان سیاسی و اجتماعی تشکل یافته و منسجم نیاز دارد. قطعا جمعیت شناور از چنین سازمان یافتگی ای محروم است.

2- تجربه نشان می دهد، آرایش انتخاباتی رقیب از تحریم انتخابات نه تنها ناخشنود نیست بلکه از آن بهره فراوان می برد. کاسب کاران اصلاح طلب نیز با تمسک به قاعده ای که ذکر آن رفت، با چهار سال یا هشت سال کنار رفتن مشکلی ندارند.

3- کشور توان آن را ندارد تا دوباره بار عقلانیت گریزی پوپولیست هایی چون احمدی نژاد و تندروی های افرادی چون رسایی و کوچک زاده را به دوش کشد.

4- از همان ابتدا بدنه ای در اصلاحات وجود داشته و دارد که انتخابات را تنها یکی از ابعاد و شاخص های نیل به دموکراسی می داند و به حوزه های مدنی، شهروندی و اجتماعی توجه نشان می دهد. به آزادی مطبوعات، شفافیت اطلاعات، تحزب گرایی، گردش نخبگان و ... معتقد است و در جهت تحقق آن ها تلاش می کند. آنان برای پیشبرد اهداف قطعا به کرسی های پارلمان و مسند قدرت ریاست جمهوری نیاز دارند. هر چند در اقلیت و در حاشیه باشند.

 

پی نوشت:

شبکه های مجازی امکانات و فضایی برای نخبگان سیاسی اصلاح گرا فراهم آورده است تا ایده های خود را در رابطه با ابعاد و شاخص های دیگر تحکیم دموکراسی روز به روز بیشتر بگسترانند. کسانی که از عدم تحقق آرمان های دموکراسی در قامت اصلاحات خشمگین اند، چهار سال فرصت دارند، آن ها را حمایت کنند و افکارشان را به مطالبه ای عمومی بدل نمایند. برای رسیدن به دموکراسی همه جانبه باید چهار سال تلاش کرد، مطالبه نمود و هزینه داد. آیا این یک سیاست ورزی مؤثر نیست؟

۹۶/۰۲/۰۷
مهرداد کاظمیان