فضای اجتماعی

فضای اجتماعی

آنچه نوشته ام بیش از هر چیز دیگری درباره من خواهد گفت.

کانال ارتباطی:
kazemian.mehrdad@gmail.com

طبقه متوسطی که رسالت تربیت نسل دهه 60 را بر عهده گرفته بود، سودای این داشت که به لحاظ سرمایه نمادین، سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی از مرفهین بالا نشین پیشی بگیرد یا حداقل کمی به آنان نزدیک شود؛ سودایی واهی که خیال خوش سرمایه های مالی کلان منتج شده از این تراکم سرمایه های غیر مادی را به ذهن های آنان متبادر می نمود. سبک های زندگی معطوف به این هدف والا شکلی به خود گرفته بود و هر روز قواعد آن نضج بیشتری می گرفت. درس خواندن، موفقیت در کنکور و مهندس و دکتر شدن چشم انداز سعادتمندی و خوشبختی را برای آنان ترسیم می نمود. سرمایه داری اما زیرک تر از آن بود که واهمه ای به خود راه دهد. شاخصه بارز او در تمامی زمان ها تبدیل تهدیدات به فرصت هاست. صنعت میلیاردی موسسات آموزشی، تست زنی و مشاوره های تحصیلی که امروز تبدیل به بنگاه های بزرگ اقتصادی شده اند، نظام آموزش و پرورش کالایی شده و سبک زندگی ای که موتورهای تست زنی تربیت می کند، میراث ماندگار خلاقیت سرمایه داری در آن دوران است. اما قطعه ها، تک تک قطعه ها باید درست چیده شود تا قواعد سرمایه داری در همه مکان ها و زمان ها نبض بازی را به دست گیرد، دقیق و بی نقص. در آموزش و پرورش، آکادمی، ادارات دولتی، انتخابات، فضای مجازی، ازدواج، طلاق و حتی اعتیاد. قطعه ها، هارمونی زیبای سرمایه داری را به رخ می کشد: خرد زدایی، سیاست زدایی و توده هایی که گیج و مبهوت همچنان می روند، هر کجا که او بخواهد، تصمیم بگیرد و برنامه ریزی کند. حالا شهر پر شده است از تمامی شصتی هایی که روی پیشانی خود حک کرده اند، کسی که می آید نباید این مسیر را طی کند اما غافل از اینکه این نمی تواند مانیفستی برای تغییر باشد.