فضای اجتماعی

فضای اجتماعی

آنچه نوشته ام بیش از هر چیز دیگری درباره من خواهد گفت.

کانال ارتباطی:
kazemian.mehrdad@gmail.com

این مطلب در کانال تلگرامی «کاربردی سازی علوم انسانی» منتشر شده است.



«آمریکایی ها با پدیده ورشکستگی در کسب و کار به صورت انعطاف پذیرتر و راحت تری نسبت به اروپایی ها برخورد می کنند. در واقع، تحصیل کرده های آمریکا با ورود، راه اندازی و تأسیس بنگاه های اقتصادی کوچکی که معمولا به ورشکستگی می انجامد، می آموزند که چگونه می توانند در آینده کاری خود، در نظام سرمایه داری خشن و جدی دوام بیاورند و رؤیاهای خود را تحقق بخشند». این جملات نتایج پژوهشی بود که مدتی قبل مطالعه کرده بودم.

در این روزها از جهتی، جدیدترین آمارهای ارائه شده از سوی وزارت کار نشان می دهد، نرخ بیکاری فارغ التحصیلان رشته های علوم رفتاری و اجتماعی به 19.7 درصد رسیده است. از جهتی دیگر، درآمد مالیاتی دولت در چهار ماهه ابتدایی سال 95 سه برابر درآمد نفتی شده است (29.7 هزار میلیارد تومان در برابر 10.5 هزار میلیارد تومان). دولت مالیاتی در آینده ای نزدیک محکوم به چابک سازی بدنه فربه خود خواهد بود. این بدان معناست که بخش اعظم فارغ التحصیلان رشته های علوم انسانی نیز باید به ورود در اقتصاد خصوصی و بازار آزاد بیاندیشند. متأسفانه فارغ التحصیل علوم انسانی در جامعه ایرانی به خصوص در مقاطع تحصیلی بالاتر و دانشگاه های برجسته تر به هیچ وجه با مناسبات بازار کار آزاد آشنایی ندارد:

1- او در نظام آموزش و پرورش ناکارآمدی تعلیم و تربیت دیده که بیشتر موتور تست زنی تولید نموده تا شهروندی که مهارت های زندگی می آموزد. بدون شک، یکی از این مهارت های بسیار مهم آمادگی برای ورود به عرصه تأمین معیشت بوده است.

2- او در خانواده ای تربیت شده است که از او حمایت همه جانبه نموده تا تحصیلش را تکمیل نماید. این نوع سبک زندگی تلاش برای تأمین معیشت او را مدام به تعویق انداخته است.

3- او در دانشگاهی تحصیل نموده که بیشتر بر آسمان فلسفه و نظریه پردازی به پرواز درآمده است تا بر زمین واقعیت و کاربرد علم.

کسانی که مسیر دیگر را انتخاب کرده، درس نخوانده و از اوان نوجوانی وارد بازار شده اند، از همان ابتدا در بطن بازار قواعد و مناسبات آن را هر چند به صورت تجربی نهادینه کرده اند. فارغ التحصیل دانشگاهی باید با این واقعیت مواجه شود، آن را بپذیرد و با فروتنی مسیر درست را انتخاب نماید. مدرک تحصیلی، حمایت خانواده، کارگاه های خلاقیت، کارآفرینی، دوره های اعتماد به نفس و ... نباید او را به اشتباه بیندازد. او نمی تواند یک شبه راه چندین ساله را بپیماید و تمام کاستی های مدرسه، خانواده و دانشگاه را در جامعه پذیری مناسبات بازار به یکباره رفع نماید. او باید در ابتدا با تأسیس بنگاه ها و کسب و کارهای کوچک مناسبات اقتصاد خصوصی را فرا گیرد، از شکست نهراسد و با فروتنی تمام به آهستگی رؤیاهای خود را تحقق بخشد.

مهرداد کاظمیان