فضای اجتماعی

فضای اجتماعی

آنچه نوشته ام بیش از هر چیز دیگری درباره من خواهد گفت.

کانال ارتباطی:
kazemian.mehrdad@gmail.com

۳ مطلب در فروردين ۱۳۹۶ ثبت شده است

مدتی قبل که استادم در رابطه با ساختاری بودن پوپولیست در کشور سخن می گفت، فکر نمی کردم که عوام فریبی به این سرعت بازگشت پذیر باشد، هر چند ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید در ایلات متحده ناقوس خطر را به صدا در آورد. حالا در بهار 96 کار به جایی رسیده است که هر کدام از دو قطبی های سیاسی کشور بیش از آنکه دغدغه آرایش انتخاباتی رقیب داشته باشند، باید دل نگران بازگشت تیم عوام فریب بوده و دست به دامان امید برای رد صلاحیت مهره احمدی نژاد توسط شورای نگهبان شوند. اما نکته مهم تر این است که اگر 8 سال پیش با پدیده ای رو به رو بودیم که «در چشم زُل می زد و دروغ می گفت»، امروزِ روز با قشری مواجه ایم که از این زُل زدن، دروغ گفتن و استیصال دو قطبی های سیاسی کشور حظ وافر می برد.

 

پی نوشت

1- شفافیت و جریان آزاد اطلاعات در مطبوعات شاید می توانست رجعت سریع پوپولیست را به تعویق اندازد. سهل گیری و مصلحت اندیشی ها در عدم افشای زیان ها و آسیب های بلند مدت سیاست های دولت مهرورز، ما را به اینجا رسانده است. نقد عریان و خشن، بازگشت پوپولیسم در قالب های پیشین را سخت می نمود.

2- گرچه رشد پوپولیسم محصول بی اعتمادی گسترده توده ها به نخبگان سیاسی می باشد. اما واقعیت این است که این روزها، قشر شناوری که به اصلاح طلبان نزدیک بوده و در پیروزی آنان موثرند نیز از نخالگان، کاسب کاران و منفعت طلبان سیاسی به ستوه آمده اند. رفتار انتخاباتی خنثی آنان می تواند بستری مناسب برای رشد و نمو عوام فریبی فراهم نماید.

3- در صورتی که به هر دلیل مهره پوپولیست ها وارد کارزار انتخاباتی نشود و دولت روحانی نیز به رسم پیشین دو دوره ای باشد، باز می توان از همین حالا برای انتخابات بعدی چشم انتظار نمایش قدرت پوپولیست ها بود. پدیده ای که زُل می زند، دروغ می گوید و مستمر سایه ویرانی بر مملکت می گستراند.

۲۰ فروردين ۹۶ ، ۱۸:۵۴
مهرداد کاظمیان

این مطلب در پایگاه خبری تحلیلی عصر اترک منتشر شده است.


به من پیشنهاد شده بود مقاله ای را که قبلا در رابطه با مکان یابی، ارزیابی تأثیرات اجتماعی و محیط زیستی اقدامات توسعه ای بجنورد (پروژه های کارخانه بیوکمپوست و تقاطع غیر هم سطح 19 مهر) برای خبرگزاری عصر اترک نوشته بودم، با فرمت مقالات شبکه مطالعات سیاست گذاری عمومی (شمس) بازنویسی و به صورت متنی سیاستی منتشر نمایم. در آن مقاله آمارها و اعداد و ارقامی ارائه شده بود که برای تولید متنی سیاستی می بایست از منابعی دقیق و دست اول بازیابی و بازنویسی می شد. زمان زیادی صرف کردم تا به منظور جمع آوری داده هایی دقیق به طرح توجیهی، مطالعات مکان یابی و یا پیوست های فرهنگی، اجتماعی و محیط زیستی پروژه های مذکور دست یابم. اما متاسفانه در تلاشی یأس آور تنها دو نتیجه محتمل عایدم شد: 1- یا چنین چیزهایی اصلا وجود نداشته است. 2- و یا نباید و یا نمی توانست در اختیار من قرار گیرد. این در حالیست که من نه تنها به عنوان یک پژوهشگر اجتماعی بلکه به عنوان یک شهروند حق داشتم به اطلاعات پروژه هایی که بر زندگی روزمره ام تأثیرگذار است، دسترسی داشته باشم. عدم دسترسی شهروندان به آمارها، اطلاعات و طرح های توجیهی اقدامات عمرانی و توسعه ای می تواند بسیار آسیب زا باشد و به شدت سرمایه اجتماعی و مشارکت آنان را معلق نماید.

در واقع، شفافیت اطلاعات (Transparency) یکی از شاخص های ادبیات حکمرانی خوب (Good Governance) در نیل به توسعه همه جانبه می باشد. شفافیت اطلاعات در طراحی و اجرای اقدامات توسعه ای به معنی جریان آزاد اطلاعات و قابلیت دسترسی سهل و آسان به آن برای تمامی ذی نفعان مربوطه است. اطلاعات باید به اندازه کافی و به صورت قابل فهم در دسترس باشند و از طرف دیگر اتخاذ تصمیمات و اجرای آن ها با مشارکت ذینفعان صورت گیرد. از جهتی دیگر، همچنین به منظور اینکه ساختار زندگی روزمره بیش از آنکه متأثر از رخدادها باشد، به قول جامعه شناس فرانسوی امیل دورکهایم، به تجویز درمان های علمی برای مسائل اجتماعی تن در دهد، باید اطلاعات اقدامات توسعه ای به صورت شفاف به بوته نقد و بررسی پژوهشگران و متخصصان درآید. این نه یک پیروی بدون قید و شرط از الگوها و نظریه های حکمرانی غربی بلکه مداخله منطق و خرد در روند برنامه ریزی، تصمیم سازی و استفاده از ظرفیت سرمایه اجتماعی و مشارکت مردم می باشد. به عنوان نمونه، امروزه در حوزه اقدامات محیط زیستی، بسیاری از روش ها و ابزارهای برنامه ریزی محیط زیستی برای حصول مناطق و محلاتی پایدارتر به سوی تهیه طرح ها در مقیاس محلی گرایش یافته اند. چنین دیدگاه های برنامه ریزی، بر این باور هستند که تدوین سیاست گذاری ها و طرح های خوب با استفاده از مشارکت جامعه محلی امکان پذیر می گردد. بدین ترتیب، در اینگونه برنامه ها که «برنامه ریزی محیط زیستی محلی» (Local Environmental Planning) خوانده می شود، شناخت ویژگی های جامعه محلی و راهکارهای جلب مشارکت هر چه بیشتر آن ها بسیار ضرورت می یابد. در دو دهه اخیر طرح های محیط زیستی محلی به عنوان یکی از کارآمدترین ابزارها برای تأمین چنین نیازهایی شناخته شده است. برنامه ریزی بومی یا محلی در وهله اول جلب اعتماد و مشارکت شهروندان و افزایش سرمایه اجتماعی آنان را می طلبد و در این گام مهمترین مقوله، شفافیت اطلاعات اقدامات توسعه ای می باشد. مشارکت مردمی، یعنی همراهی کسانی که امر سیاست گذاری توسعه بر نحوه زندگی آنان تأثیر می گذارد. مشارکت بهره برداران و ذینفعان توسعه کلید موفقیت هر اقدامی است که به منظور نیل به توسعه انجام می گیرد. البته باید توجه داشت که مداخله مردم در چنین فرایند پیچیده ای، به صورت خود به خودی به وقوع نخواهد پیوست بلکه فعال ترین نوع مشارکت مردم در برنامه ریزی، در جوامعی دیده می شود که فرایند و شیوه های مداخله آن ها در تدوین طرح ها مورد توجه قرار گرفته و به دقت سازمان دهی شده باشد.

 

پی نوشت

الف- شفافیت اطلاعات، تعالی سرمایه اجتماعی شهروندان و در نهایت جلب مشارکت بومی- محلی آنان در روند طراحی و اجرای اقدامات توسعه ای بدون شک فرایندی بسیار سخت، پیچیده و زمان بر است. این فرایند، اقدامات عمرانی بزرگ را که در صورت تأمین بودجه به سرعت آغاز، اجرا و پایان می گیرند و برای عده ای منافع، گزارش عملکرد و در نتیجه جذب آراء در انتخابات به همراه دارد، به صورت تعلیق در می آورد اما باید به این نکته توجه داشت که برای حکمرانان خوب (در اینجا مسئولان، برنامه ریزان و سیاست گذاران شهری) وزنه اقدامات تمام شده پر عیب و نقص، کمتر از وزنه اقدامات ناتمامی ست که به صورت علمی، با شفافیت کامل اطلاعات و با جلب مشارکت شهروندان به پیش می رود و با دقت، کار سخت و صرف زمان بسیار به اتمام می رسد.

ب- برگزاری انتخابات پنجمین دوره شوراهای شهر و روستا نزدیک است. به زودی فضای شهری مملو از تبلیغات پر زرق و برق کاندیدایی می شود که می خواهد به شهروند القاء کند، این تنها معیار رأی دادن است. در کنار شور و هیجان و پویایی ایجاد شده در فضای انتخابات در جلسات تبلیغاتی کاندیداها می توان این سوألات را از آنان پرسید که 1- آیا به شفافیت اطلاعات و دسترسی شهروندان به آمار و ارقام، طرح های توجیهی و پیوست های فرهنگی، اجتماعی و محیط زیستی اقدامات شهری که بر روی زندگی روزمره آنان موثر است، اعتقادی دارند؟ 2- چه مکانیسم هایی برای تحقق این شاخص مهم در نیل به توسعه پایدار شهری طراحی کرده اند؟ به عنوان نمونه در شهر بجنورد، چگونه اطلاعات اقدامات توسعه ای و پروژه هایی چون کارخانه بیوکمپوست، تقاطع غیر هم سطح 19 مهر، پارکینگ بزرگ طبقاتی بجنورد، کنارگذر شمالی و جنوبی، مکان یابی فرودگاه، گورستان و .... را در اختیار شهروندان قرار می دهند؟ 3- چه مکانیسمی برای جلب مشارکت مردم در تصمیم گیری و تصمیم سازی طراحی و اجرای پروژه های عمرانی و توسعه ای آتی دارند؟ به عنوان نمونه اگر بخواهند یک پارک شهری احداث نمایند چه مکانیسمی برای مشارکت مردم در برنامه ریزی در نظر می گیرند؟ 4- آیا به طرح های توجیهی، پیوست های فرهنگی- اجتماعی و ارزیابی تأثیرات محیط زیستی اعتقادی دارند؟ 5- چه مکانیسم ها و ضمانت اجراهایی برای انجام چنین طرح هایی در کنار اقدامات توسعه ای در نظر گرفته اند؟    

 

منابع

میدری، احمد (بی تا)، مقدمه ای بر نظریه حکمرانی خوب، فصلنامه رفاه اجتماعی، سال ششم، شماره 22.

Faryadi, sh (2004) A Methodology for Participatory local Environment Planning, Environment Studies, No. 36
۱۵ فروردين ۹۶ ، ۱۸:۱۱
مهرداد کاظمیان

این مطلب در کانال تلگرامی «کاربردی سازی علوم انسانی» منتشر شده است.


در گزارش کمیسیون اصل 90 مجلس، در رابطه با مسکن مهر، مسائل و ایراداتی در اجرای این طرح که در اکثر استان‌ها مشترک بوده، به شرح ذیل آمده است:

1- عدم توجه به ضرورت آمایش سرزمین، 2- واگذاری اراضی نامناسب برای احداث مسکن مهر (خارج از محدوده، در دامنه کوه، شیب نامناسب و ...)، 3- خلاء سرانه‌های بهداشتی، فرهنگی، علمی، اقتصادی، اداری، آموزشی، بیمارستانی، تولیدی و بازرگانی، 4- عدم اطلاع شفاف از قیمت تمام شده ساخت واحدهای مسکونی در قبال توان مالی و یا سرمایه‌ای خانوارهای کم‌درآمد 5- متقاضی نداشتن تعداد 66852 واحد از پروژه‌های مسکن مهر و ...

 

رگه‌هایی از مشکلات مطرح شده در گزارش فوق در بسیاری از اقدامات توسعه‌ای و عمرانی کشور قابل مشاهده است. امروزه انبوهی از پروژه‌های عمرانی بی‌روح و بدون پشتوانه مطالعات همه جانبه، آینده ساحت‌هایی فضایی شهرهای کشور را با مخاطره مواجه ساخته، این در حالیست که بررسی روند نیل به سوی جهانی هر چه بهتر نشان می‌دهد، از ابتدای دهه 1980، مفهوم توسعه چرخشی بنیادین را تجربه کرده است. آگاهی یافتن بر نقش محیط زیست، فضاهای معنابخش، اجتماع، فرهنگ، انسان، ارزش‌های انسانی و اجتماعی، واقعیت‌های گروه‌ها و اقشار اجتماعی در شکل دادن به توسعه و چگونگی توزیع منافع آن و همچنین درک این نکته که دیگر نمی‌توان به تداوم توسعه در قالب‌های تصنعی پیشین امیدوار بود، در قالب زایش مفهوم توسعه پایدار متجلی شد.

از همین جاست که مناسبات توسعه پایدار، علاوه بر علوم مهندسی و عمرانی، ناگزیر است از علوم انسانی و اجتماعی مدد جوید. در واقع، حوزه‌ای بین رشته‌ای از علوم مختلف انسانی دستیابی به توسعه همه جانبه را تسهیل خواهد کرد. اهمیت کاربرد علوم انسانی در نیل به توسعه پایدار در مواردی چون مطالعات منسجم مکان‌یابی، ارزیابی‌های محیط زیستی، پیوست‌های فرهنگی ـ اجتماعی و ارزیابی‌های اقتصادی قابل بازیابی است. در کشور ما، تا به اکنون، دولت‌ها نسبت به طراحی و اجرای چنین مطالعاتی اعتقاد و ایمان کافی نداشته‌اند، اما آثار سوء اقدامات توسعه‌ای و عمرانی بدون پشتوانه، اهمیت و ضرورت کاربرد دانش انسانی و اجتماعی را هر روز بیش از پیش نمایان ساخته است.

۱۴ فروردين ۹۶ ، ۱۹:۳۷
مهرداد کاظمیان